سرویس جهان مشرق - مارس سال 2013 میلادی بود که گروه تروریستی تکفیری «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» با انتشار خبری مبنی بر آموزش جنگجویانی در نوار غزه، از فعالیت خود در این منطقه خبر داد.  

 

اعلام موجودیت داعش در نوار غزه، به پس از شروع مناقشات جدید بین دو جنبش فتح و حماس باز می‌گشت تا یادآور این مسئله باشد که «امنیت» همچنان مهمترین نگرانی و دغدغه جنبش حماس است.

 

در ادامه اقدامات این گروه تکفیری مبنی بر اعلام موجودیت و آغاز فعالیت در نوار غزه، تصاویری در صفحه این گروه در شبکه اجتماعی توئیتر منتشر شد که در آنها آموزش جنگجویانی از غزه در اردوگاه ‌های این گروه در عراق و سوریه مشاهده می شد.

 

داعش در تصاویر انتشار یافته، رژیم صهیونیستی را نیز تهدید و اعلام کرده بود، این جنگجویان گروهی به نام «گردان شیخ ابو النور المقدسی» را تشکیل داده اند.

 

 

 

شیخ ابو النور المقدسی در ماه اوت همان سال در جمع نمازگزاران در مسجد «ابن تیمیه» باریکه غزه تشکیل «امارت اسلامی در فلسطین» را اعلام کرده و از دولت حماس در نوار غزه خواسته بود، اجرای احکام شریعت اسلامی را بپذیرد.

 

علی رغم این اعلام موجودیت، «خلیل الحیه»، یکی از رهبران جنبش حماس تاکید می کرد، سرویس های اطلاعاتی و امنیتی جنبش تاکنون به شواهد و اطلاعات موثقی که اثبات کننده حضور و فعالیت داعش در غزه باشد، دست نیافته اند.

 

در واکنش به این اظهارات، گروه های سلفی تکفیری در نوار غزه از بازداشت و حبس تعدادی از پیروان این جریان توسط نیروهای امنیتی حماس خبر داده، تعداد آنها را 30  نفر برآورد کردند.

 

در این راستا، روزنامه «الاخبار» چاپ بیروت گزارشی منتشر کرد که در آن به دستگیری و بازداشت شماری از سلفی های ساکن نوار غزه به اتهام ارتباط و وابستگی به داعش و اقدام علیه موسسات و نهادهای وابسته به این جنبش و دولتش در غزه اشاره و تاکید شده بود، برخی از اقدامات این سلفی ها مانند عملیات‌های انفجاری و بمب‌گذاری تلفاتی انسانی در میان فلسطینی های نوار غزه برجا گذاشته است.

 

در ماه های اول پس از اظهارات المقدسی مبنی بر آغاز فعالیت و حضور داعش در نوار غزه، نه اطلاعات دقیقی از تعداد اعضای این گروه و گستره فعالیت آنها در غزه وجود داشت و نه اقدامی جدی از سوی عناصر این گروه صورت گرفته بود.  

 

 

اگرچه برخی رسانه های منطقه مانند شبکه خبری «العالم» در گزارشی نوشته بود که گروه سلفی تکفیری موسوم به «داعش – ولایت غزه» شماری از فعالان فرهنگی و هنری فلسطینی ساکن نوار غزه را تهدید کرده، در صورت عدم ابراز ندامت و توبه به دست این گروه به قتل خواهند رسید.

 

 

همزمانی انتشار این گزارش با حملات تروریستی و انتحاری داعش به اردوگاه آوارگان فلسطینی «یرموک» در جنوب دمشق، پایتخت سوریه که به کشته و زخمی شدن ده ها فلسطینی ساکن این اردوگاه منتهی شده بود، خشم فلسطینی ها  و جنبش حماس از ادعاهای این گروه را برانگیخته و در حالی که جامعه جهانی هنوز جنایت داعش در کشتار فلسطینیان در اردوگاه یرموک را از یاد نبرده بودند، بار دیگر ادعا کرده بود: جنگجویان این گروه از فلسطینی های نوار غزه مقابل «دریاهای خون»، یعنی کشتارها و قتل عام ها محافظت کرده اند.

 

 

 

 

پاتک داعش به حماس در یرموک ده ها کشته و زخمی در میان نیروهای این جنبش برجا گذاشت، علاوه بر اینکه داعش نیروهایی که در این حمله به اسارت گرفته بود، را هم سر برید.

 

تنش جدی میان حماس و داعش 22 فوریه سال گذشته میلادی، یک هفته بعد از ذبح گروگان های مصری به دست داعش در کشور لیبی با تبدیل شدن گفتگوی «اسلام شهوان»، سخنگوی وزارت داخله حماس و طرفداران داعش به میدان تبادل اتهامات گوناگون علیه یکدیگر آغاز شد.

 

 

 

 

حماس به خوبی می دانست، این اقدام با موضع گیری سریع و فوری مصر و رژیم صهیونیستی مواجه شده، حماس به حمایت از تروریسم و پناه دادن به داعش متهم خواهد شد.

 

همانگونه که موج انکار حضور داعش و فعالیت عناصر تروریستی تکفیری آن در نوار غزه از زبان مسوولان حماس را باید اقدامی در راستای رد اتهامات قاهره و تل آویو مبنی بر پناه دادن به عناصر داعش پس از فرار تعدادی از آنها از نبردهای جاری بین ارتش مصر با داعش در شبه جزیره سینا ارزیابی می کنند.  

 

موضع گیری حماس علیه داعش، دامنه و عرصه های رویارویی بین دو طرف را افزایش داد و درحالی که نیروهای امنیتی و نظامی حماس در یرموک و دیگر محورهای عملیاتی جنوب دمشق به شدت با داعش درگیر بودند، تقابل روانی و درگیری های لفظی و تبادل اتهامات با حضور گسترده رسانه های فلسطینی وابسته به حماس در غزه شکل می گرفت.

 

 

 

 

اعلام موجودیت و فعالیت داعش در نوار غزه در دل خود سناریوهای بسیار پیچیده ای دارد که در صورت موفقیت داعش به اجرای آن نه تنها از جنبش حماس و گروه های مقاومت، بلکه از قضیه فلسطینی و حتی منطقه نام و نشانی باقی نخواهد ماند.

 

اولین سناریو که رویایی ترین سناریو برای آمریکا و رژیم صهیونیستی به شمار می آید و می تواند، تمام اهداف منطقه ای و بین المللی واشنگتن و تل آویو را با هم محقق کند، سناریو هم پیمانی حماس و داعش است.

 

طبیعی است، در این پروسه جهانی هم پیمانان منطقه‌ای، آمریکا و اسرائیل را تنها در عرصه رها نکنند و با قرار گرفتن در صف آنها، در این مبارزه جهانی مشارکت داشته باشند.

 

سناریو درج گروه های مقاومت در فهرست تروریسم، سناریو جدیدی نیست، بلکه هم پیمانان منطقه ای آمریکا و اسرائیل از هیچ تلاشی برای پیاده کردن آن علیه مقاومت فلسطین به خصوص حماس فرو گذاری نکردند.  

 

 

تلاش های مستمر منطقه ای و بین المللی مصر در سال های اخیر به ویژه از زمان اعلام موجودیت و فعالیت داعش در شبه جزیره سینا جهت وارد آوردن اتهاماتی از قبیل حمایت از این گروه تکفیری در صحرای سینا، مشارکت در عملیات های تروریستی به همراه این گروه در مناطق و شهرهای مختلف مصر، حمایت و پشتیبانی همه جانبه از آن و پناه دادن به تکفیری های داعشی در نوار غزه به حماس در این چارچوب قابل ارزیابی است که تعامل هوشمندانه و عقلانی این جنبش تمام تلاش های صورت گرفته و برنامه های از پیش طراحی شده را با شکست مواجه کرد.

 

اکنون اینگونه به نظر می رسد، آمریکایی ها به اشتباهات و خطاهای محاسباتی اشان در منطقه که شکست در افغانستان و عراق و سوریه و یمن و لبنان و ایران را برای آنها رقم زده، پی برده اند، اما ضروریاتی مانند ادامه حضور در منطقه، حفظ منافع اهداف منطقه ایشان و باز گرداندن اعتبار و حیثیت منطقه ای و بین المللی، آنها را وادار به رو کردن یکی از آخرین برگه های باقی مانده از بازی های منطقه ای می کند.

 

 

برگه ای که کاخ سفید با بهره برداری ابزاری از داعش در نوار غزه رو کرد و مقاومت فلسطین به خصوص جنبش حماس، را مستقیما نشانه گرفت، «مخوف ترین سناریو» در طول تاریخ منطقه به شمار می آمد، سناریویی که در صورت پیاده شدن به واسطه داعش به «رویایی ترین سناریو» منطقه ای آمریکا تبدیل می شد و می توانست، جبرانی بر تمام شکست‌ها و ناکامی‌های واشنگتن در طول تاریخ حضورش در منطقه باشد.

 

 

عملی شدن این سناریو، به امپریالیسم و صهیونیسم جهانی و هم پیمانان آنها امکان و قدرت می داد، بدون آنکه با کوچکترین مانعی مواجه شوند، سرکوب و فروپاشی مقاومت فلسطین و تسویه قضیه فلسطینی را آغاز کنند.

 

 

 

دومین سناریو در نظر گرفته شده در طرح نفوذ داعش به نوار غزه و شکست سناریو اول که براساس آن داعش مامور بود، حماس را به صف خود بکشاند و در یک سنگر با آن قرار گیرد، «سناریو تقابل و جنگ فرسایشی» بود.

 

براساس این سناریو در صورت عدم موفقیت داعش به همراه کردن حماس با خود، باید موضع تقابل و رویارویی بین دو طرف اتخاذ می شد تا به رویارویی و درگیری های مسلحانه منتهی شده، گروه های مقاومت فلسطینی را درگیر جنگی فرسایشی کند، جنگی که به مرور با تحلیل بردن توانمندی نظامی مقاومت آن را تا جای ممکن تضعیف و زمین گیر کند.

 

یکی از مهمترین اهداف گنجانده شده در این سناریو از بین بردن مسلمانان به دست یکدیگر با دامن زدن به اختلافات طایفه ای و فتنه انگیزی های مذهبی و تعمیق و گسترش شکاف ها و خلأ هاست، به این ترتیب، رویارویی داعش و حماس، آمریکا و اسرائیل توامان از دو خطر خلاصی می یابند که تهدیدی بالقوه برای منافع منطقه ای آنها شمرده می شوند.

 

 

آنچه گذشت، بار دیگر ثابت می کند، داعش و گروه های مشابه آن صرفا ابزاری در دست آمریکا و صهیونیست هاست تا اهداف و منافع خود را در منطقه تامین کنند، به همین دلیل مهمترین ماموریت و وظیفه داعش از زمان اعلام موجودیت و آغاز فعالیت در نوار غزه، را باید هموار کردن راه و فراهم کردن زمینه سرکوب گروه های مقاومت و تسویه قضیه فلسطینی به عنوان مهمترین خواسته آمریکایی – صهیونیستی تلقی کرد.