هاشمی رفسنجانی در نخستین روزهای سال 76 برای حضور در اجلاس فوقالعاده کنفرانس اسلامی به پاکستان رفت و در خلال آن، ملاقاتی بین ایشان و امیر عبدالله، ولیعهد سعودی، صورت گرفته است؛ ملاقاتی که ماحصلش تأسف برای نحوه مذاکرات هاشمی است.
سرویس سیاست مشرق - آیتالله ریشهری در کتاب خاطراتش درباره مذاکرات تأسفبار و ذلیلانه هاشمی رفسنجانی با مقامات سعودی درباره مراسم برائت از مشرکین، اسنادی را منتشر کرده است که نکات قابل توجهی درباره طرز تفکر هاشمی در دست دراز کردن به سوی آل سعود دارد.
آیتالله ریشهری مینویسد: آقای هاشمی رفسنجانی در نخستین روزهای سال 76 برای حضور در اجلاس فوقالعاده کنفرانس اسلامی به پاکستان رفت و در خلال آن، ملاقاتی بین ایشان و امیر عبدالله، ولیعهد سعودی، صورت گرفت. چندی بعد، متن گفتگوی آنها درباره مراسم حج و مراسم برائت به دست من رسید که تأسفآور بود. آن متن ازاینقرار بود:
- امیر عبدالله: این رئیس مجموعة حجاج شما که گذاشتهاید، چرا این را گذاشتهاید؟ فردی را بگذارید که تحت امر شما باشد. برای ما بس است؛ بس است که درد بکشیم؛ درد آنچه قبلاً اتفاق افتاد. غیرمسلمانان به ما نیشخند میزنند. برای ما این دیگر بس است. همچنان که یکی از برادران ایرانی به من گفته است، برائت میتواند در صحرا بیان شود، در اروپا مطرح شود ...
- آقای هاشمی رفسنجانی: ما برایتان هم یک راهحل روشنی داریم که تفاهم کنیم. هیچ نگرانی برای ما و شما وجود ندارد.
- امیر عبدالله: میخواهم مطلبی بگویم، اگرچه مربوط به زمان شاه است. این نمایانگر این است که مردم ایران، مسلمان هستند. البته تنها ملتی که با نظم برای حج میآیند، ایرانیان هستند. میدانند کجا میآیند، کجا میروند، عرفات، منا، بهترین جاها را در اختیار داشتند. ما هم اینها را از آن ملت ایران میدانیم. تعداد آدمهایشان را پیشبینی میکنیم.
- آقای هاشمی رفسنجانی: میتوانیم با شما قراری بگذاریم که حل نهایی شود. امسال حج شروع شده است. من قبلاً هم با وزیر خارجه صحبت کرده بودم. مثلاً اگر مسجدی در هر جای مکه- حتی کوچک باشد- تعداد آدمهایشان را پیشبینی کنیم.
- امیر عبدالله: چرا مثل گذشته حج نکنند؟ مگر قبلیها مسلمان نبودند؟
- آقای هاشمی رفسنجانی: از زمانی که حکومت اسلامی بود، اینطور شد. ما حل میکنیم که شما مشکل نداشته باشید.
- امیر عبدالله: خداوند از روزی که ملت ایران را خلق کرد، مسلمان خلق کرد.
- آقای هاشمی رفسنجانی: قبلاً آنجا شاه حاکم بود. یک خیمهای که پانصد یا هزار نفر جا بگیرد ...
- امیر عبدالله: مکان خودشان در بعثه ...
- آقای هاشمی رفسنجانی: ما قبول میکنیم. شما با من قرار بگذارید. در همان بعثه که بلندگو نداشته باشد. بدون اعلام. ما میگوییم همانهایی که در بعثه هستند، مثلاً میگوییم یک ساعت یا نیم ساعت، فقط دعایی بخوانند و بیایند بیرون. خبرش هم به هیچ روزنامهای در عربستان ندهند. در این پخش میشود که در بعثه تعدادی جمع شدند و مراسم ...
- امیر عبدالله: این نیاز به بلندگو ندارد. خدا صدای مورچه را هم میشنود.
- آقای هاشمی رفسنجانی: این مصداق یک اقدامی است که ... شما هم راحت میشود ما هم همینطور.
- امیر عبدالله: از آدم خیرخواه جز خیر چیزی برنمیآید.[1]
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعیفرهنگیسیاسینظامی
برچسبها: هاشمی رفسنجانی ، برشی از تاریخ ، خاطرات ری شهری ، هاشمی ، دیوث سیاسی ، خائن سیاسی ، کتاب خاطرات ، فاجعه منا ، برائت از مشرکین