عاشق شو، اما عاشقِ لیلیِ لیلیها
انسانها همیشه شیفتهی آدمهای دیگر میشوند. شیفتهی مقام، جمال، کمال، قدرت و ...و وقتی شیفته شدند خاضع میشوند و سپس به زیارتشان میروند و برای گوشهی چشمی از طرف آنان دست و پا میشکنند و اگر از دستشان دادند، آثارشان را در موزه میگذارند و هر بار که دلشان تنگ میشود به آنها نگاه میکنند و لذت را مرور مینمایند.
چرا همه عاشقیم
از خودمان بپرسیم که ما شیفتهی که هستیم؟! کدام هنرپیشه، کدام بازیکن، کدام پادشاه و کدام ... دلمان برده است؟! راستی چرا همه عاشقیم؟ اگر به فطرت خود سرکی بکشیم جواب این سوال را مییابیم. بله؛ فطرت ما کمال طلب است از همان ابتدا دنبال بهترینها بودیم و زیبایی و کمال را ستایش میکردیم و در مقابلش فروتن بودیم. (١) اما فرق کمال حقیقی و مجازی در این است که حقیقی با تو میماند و افزایش مییابد و مجازی میرود و میگذاردت. مثل کف دریا ابتدا شیفته میشوی و سپس میبینی محو شد! حقیقت وحدت دارد و باطل پراکنده و مشوش است مثل بیداری و خواب. (٢)
وقتی به زیارت کمال حقیقی میرویم، احساس لذت میکنیم؛ زیرا خود و وجود حقیقی خود را در آینه میبینیم؛ با خود میگوییم وه که به چه میتوان رسید! انگار همان موقع قلمویی برمیداریم و جمالی را که دوست داریم برای خودمان میکشیم؛ درست همان جمالی که به زیارتش آمدهایم و فروتنانه مقابلش نشستهایم.
لیلیِ لیلیها
اگر بگویم که همانانی که کمال و جمالشان دلت را برده و به زیارتشان میروی، خود نیز عاشقند؛ (٣) برایت جذاب نیست که بدانی محبوبِ محبوب تو کیست؟ پس با من بیا تا نشانت دهم شیفتگی چیست و شیفتهی که باید بود:
خداوند عزّوجلّ در شب معراج به پیامبر خود فرمود: یا محمدُ! أحبِبهُ فَإنّی أحِبُّهُ و اُحِبُّ مَن یُحِبُّهُ (٤): ای محمد! او را دوست بدار! به راستی که من او و تمام محبّان او را دوست دارم.
پیامبر رحمت که خاطرخواه زیاد دارد، میدانی دربارهی او چه فرمود؟: بِأبی وَ أُمّی سَمیی وَ شَبیهی ... (٥): پدر و مادرم فدایش باد! او هم نام من و شبیه من است ...»
مولا علی علیه السّلام که مرام او غیر مسلمانان را نیز شیفته کرده است،(٦) وقتی در مورد اوصاف او سخن گفت با حالتی سرشار از عشق و اشتیاق به سینهی خود اشاره کرد و آهی کشید. (٧)
امام باقر علیه السلام پس از صحبت دربارهی حتمی بودن قیام او فرمودند: پدر و مادرم به فدای او که هم نام من و هم کنیهی من است... (٨)
و امام صادق علیه السلام را دیدند که روی خاکها نشسته و مانند مادرِ فرزند از دست داده به پهنای صورت اشک میریزد و زمزمه میکند: «آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و خاطرم پریشان ساخته و آرامش دل را از من گرفته ...» (٩)
امام رضا علیه السّلام نیز اینگونه از مهر خود به او سخن میگوید: «بِأبی وَ أُمّی! سَمِیّ جَدّی وَ شَبیهی وَ شَبیه موسی بنِ عَمرانَ عَلیهِ جُیوبُ النّورِ تَتَوَقَّدُ بِشُعاعِ ضیاءِ القُدسِ ...»(١٠) : پدر و مادرم فدای تو که هم نام جدم و شبیه من و شبیه موسی بن عمرانی بر او جامه ها (نوارها)یی از نور است که از فروغ روشنایی قدس میدرخشد.
سرمایه عشق، امانت خداوند
به راستی چرا آنان که خوبی جلویشان لُنگ میاندازد، امام مهدی علیه افضل الصلاة و السّلام را دوست دارند؟! این افتخار ندارد که همانی که همهی خوبان پس از شناخت او، عاشقش میشوند، امام ماست؟!
دلی را ندیدم ز عشقت نلرزد چو از تو نوشتم، چو از تو سرودم (11)
این باعث لذت نیست که ما به او خدمت کنیم؟! وجودی که آروزی خدمتش را بزرگانمان داشتند. (12)
آیا کمال و جمالی بهتر از او سراغ داریم؟ قهرمان مهربان ما با کدام هنرپیشه و با کدام پادشاه قابل قیاس است؟! (١٣)
اگر ما مستعد عاشق شدنیم، چرا عاشق عشقِ بهترین معشوقهای جهان نشویم؟ اگر ما مستعد این باشیم که خواستههای دل انسان کامل؛ شگفتانگیزترین موجود خلقت را برآوریم و این نکنیم روزی احساس شرم نخواهیم کرد؟! چرا برای برآوردن خواستههای محبوبمان نمیدویم؟
ما مستعد عشق هستیم
ما عاشق آفریده شدهایم و فطرتاً میل به انسانهای کامل داریم، انسانهای کامل و دوست داشتنی خودشان عاشق امام مهدی علیه السلام بودند؛ پس ظرفیت عشقمان را برای غیر او به کار نبریم. وقتی از خود خداوند تعالی تا هر فردی که مولای ما را میشناسد عاشقش میشود، چرا ما از قافله عقب بمانیم و دلمان را به عشقهای مجازی که محو شدنی هستند، بسپاریم؟ ما مستعد عشق به حضرت حجت ارواحنا فداه هستیم این استعداد را پرورش دهیم.
نظرات شما عزیزان: