مقصد داعش پس از سوریه و عراق کجاست؟
با توجه به شکستهای بزرگ و ضربات سنگینی که «داعش» در عراق و سوریه متحمل شده و این گروه را تا آستانه فروپاشی کامل پیش برده، این سوال مطرح میشود که مقصد آتی داعش کجا خواهد بود؟
پس از پیروزیهای بزرگ ارتش سوریه و نیروهای داوطلب مردمی عراق موسوم به «الحشد الشعبی» در باز پس گیری و آزادسازی اغلب مناطق اشغال شده در این دو کشور به دست گروه تروریستی تکفیری «داعش» و ضربات مهلک وارد شده به این گروه که موجب کشته شدن بسیاری از عناصر و سرکردگان داعشی و انهدام تجهیزات نظامی و مهمات آن شده، اکنون این سوال مطرح میشود که پس از عراق و سوریه، مقصد بعدی داعش کجا خواهد بود؟
بر اساس گزارش های میدانی هم اکنون داعش در سه جبهه اصلی عملیاتی شامل جبهه عملیاتی «موصل» در غرب عراق، جبهه عملیاتی «بادیه شام» در شرق سوریه و جبهه عملیاتی «رقه» در شمال سوریه متحمل شکست های سنگین شده است، این شکست ها موجب شده این گروه از وضعیت تهاجمی که از ژوئن سال 2014 میلادی پس از تصرف موصل و مناطق اطراف آن در استان «نینوی» شاهد آن بودیم، به وضعیت دفاعی برای حفظ مناطق تحت سیطره و با از دست دادن اغلب این مناطق به وضعیت فروپاشی تغییر حالت دهد.
از دست دادن مناطق تحت تصرف نه تنها به بنیه و توان نظامی این گروه ضربات مهلک وارد کرده، بلکه از داخل این گروه را با خطر بزرگ اختلافات و شکافهای داخلی مواجه کرده و حتی آن را تا مرز انفجار داخلی پیش برده است.
انتظار میرود، به موازات متحمل شدن این شکستها و دریافت این ضربات، داعش چندین گزینه از جمله «عدم تمرکز» در منطقهای خاص و تاکتیک عملیاتی «گرگهای تنها» را برای انتقام گیری مد نظر قرار دهد، به همین دلیل باید شاهد آغاز فصل جدیدی از عملیاتهای تروریستی و انتحاری این گروه در نقاط مختلف منطقه و جهان به ویژه در قاره اروپا باشیم، موضوعی که به شدت کشورهای اروپایی را نگران کرده است.
نباید از نفوذ و فعالیت داعش در کشورهای همجوار سوریه و عراق غافل ماند، به ویژه کشوری چون لبنان که مناطق شرقی آن از جمله منطقه «بقاع» و ارتفاعات «عرسال» و اردوگاههای آوارگان فلسطینی همچون «عین الحلوه»، در جنوب لبنان کانون و خاستگاه اندیشهها و جریانهای سلفی تکفیری شمرده میشود
چه بسا یکی از بهترین دادهها برای فهم مقصد بعدی داعش آمار و ارقام ارائه شده از جنگجویان خارجی این گروه است که هزاران نفر از دهها کشور اروپایی و آسیایی را شامل میشود، اما در راس این کشورها، کشور فرانسه قرار دارد که از ابتدای بحران سوریه تاکنون شاهد حدود 2500 نفر از شهروندانش در صفوف داعش بوده است.
به همین دلیل طی دو سال گذشته شاهد دهها عملیات تروریستی و انتحاری در کشورهای مختلف اروپایی از جمله کشور فرانسه بودیم و انتظار میرود، با ادامه پروسه شکستهای داعش و نزدیک شدن این گروه به فروپاشی در سوریه و عراق، روند بازگشت تروریستهای داعشی از این دو کشور به کشورهایشان شیب تندتری به خود بگیرد که اولین پیامد آن آغاز دور جدیدی از عملیاتهای تروریستی و انتحاری در این کشورها باشد.
با این حال از دو کشور به عنوان جدیدترین کانونهای تمرکز داعش برای بازیابی قدرت و توان گذشته و ظهور مجدد در قالب یک گروه سازمان یافته و متشکل یاد میشود:
یک: لیبی به دلیل برخورداری از منابع گسترده نفت و گاز به عنوان مهمترین منابع درآمد داعش، فقدان دولت مرکزی قدرتمند جهت تامین امنیت و پایان دادن به فعالیت گروههای شبه نظامی و نزدیکی به قاره اروپا
دو: افغانستان به عنوان خواستگاه اندیشههای تکفیری و بستر فعالیت شبکههای تروریستی و حاکمیت شرایط امنیتی مشابه عراق و سوریه
بر این اساس پیش بینی می شود، بقایای داعش در این دو کشور از شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و به ویژه امنیتی حاکم بر آنها نهایت بهره برداری جهت بازیابی قدرت گذشته را انجام دهد، اما اشتباه است، اگر تصور شود، داعش از تکاپو برای یافتن حوزههای نفوذ جدید در کشورهای مختلف جهان بیفتد، نمونه این تلاشها برای یافتن کانون جدید فعالیت کشور «فیلیپین»، در منطقه جنوب شرقی آسیا است که طی هفته گذشته جنوب این کشور برای دو هفته متوالی صحنه درگیریهای خونین بین عناصر این گروه با ارتش این کشور بود که تلاش داشتند، به موجودیت داعش در جزیره «میندانائو» و شهر «مراوی» مرکز این جزیره که آن را مرکز امارت جدید خود در فیلیپین اعلام کرده بودند، پایان دهند.
همچنین نباید از نفوذ و فعالیت داعش در کشورهای همجوار سوریه و عراق غافل ماند، به ویژه کشوری چون لبنان که مناطق شرقی آن از جمله منطقه «بقاع» و ارتفاعات «عرسال» و اردوگاههای آوارگان فلسطینی همچون «عین الحلوه»، در جنوب لبنان کانون و خاستگاه اندیشهها و جریانهای سلفی تکفیری شمرده میشود.
اگرچه به تازگی گزارشهایی منتشر شده که تاکید میکند، داعش در حال تاسیس امارتی جدید برای خود در شبه جزیره العرب با مرکزیت عربستان سعودی است که در صورت محقق شدن به دلایل متعدد میتواند، «گزینه طلایی» داعش پس از عراق و سوریه باشد، از جمله:
- نزدیکی به کانونهای بحران در منطقه خاورمیانه یعنی عراق، سوریه، یمن
- شکل گیری در کشوری که مهد ظهور و رشد و نمو اندیشهها و جریانهای سلفی تکفیری است، یعنی عربستان سعودی و مکتب وهابیت
- نزدیک بودن به منابع حمایت و پشتیبانی گروه
- وجود بسترهای جذب و پذیرش داعش در تمام حوزهها از جمله سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
- نیاز کشوری چون عربستان سعودی و اربابانش از جمله آمریکاییها به ادامه روند بهره برداری ابزاری از داعش برای تحقق اهداف و منافع خود در منطق
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعیفرهنگیسیاسیاقتصادیمذهبیتاریخیحوادث